به انتظار خورشید
12 آذر 1394 توسط زهرا حاتمی
سر از پا نمی شناسم به شوق دیدن تو ای نسیم خوش خبر مژده باران
ظهور توموجب نزول رحمت وبرکت خداوند براین زمین وزمینیان است،پس
ذست هایم را به سان شاخ درختان بالا می آورم و آغوش مهر می گشایم
به سوی این رحمت خداوندی تا شاید مرا تمامی بشوید و پاک کند و فقط
جسمی از نور بر این خاک خسته از انتظار برجای گذارد،به امید اینکه باز
هم تو وفقط تو مرا بپذیری وتنها تو خریدار من باشی.
ای صاحب کرامت من در مقابل تو مانند قطره گم شده در دریا هستم
که هرگز این قطر توانایی درک عظمت دریای وجود تو را ندارد.